
بروزرسانی: 03 تیر 1404
سازه های برفی: رقص فصلی طبیعت با معماری
اما یک معمار، نویسنده و عکاس است که به عنوان معمار جوان در REX در شهر نیویورک کار می کند. او با الهام از تجربیات جهانی خود، بینش های جذابی را در مورد خارق العاده ترین شهرها و ساختمان های جهان به اشتراک می گذارد و نکات سفر را در وبلاگ خود، The Travel Album ارائه می دهد.
معماری ذاتاً در گفتگوی دائمی با محیط است. در حالی که ساختمان ها اغلب با در نظر گرفتن طول عمر و ماندگاری طراحی می شوند، آنها همچنین به روش های عمیق به تغییر فصول پاسخ می دهند. زمستان با برف، یخ و مناظر یخ زده اش، نه تنها ظاهر فیزیکی سازه ها را تغییر می دهد، بلکه نحوه تجربه آن ها را نیز تغییر می دهد. نماهای پوشیده از برف و سقف های پوشیده از یخ ابعاد جدیدی به معماری می بخشد و عناصری را برجسته می کند که در غیر این صورت ممکن است مورد توجه قرار نگیرند و زیبایی زودگذر و تغییر دهنده نقطه عطفی را ایجاد کنند.
با نزدیک شدن به زمستان، می خواهم بررسی کنم که چگونه عناصر فصلی مانند برف و یخ، درک و تجربه آثار معماری نمادین، از مکان های دیدنی شهری گرفته تا سازه های دورافتاده را تغییر می دهند. شاید دفعه بعد که در میان برف و یخ قدم می زنید، متوجه چیز جدیدی در مورد معماری اطراف خود شوید - جزئیاتی که شاید در هیچ فصل دیگری متوجه آن نشده باشید.
برف به عنوان یک شنل بصری: تغییر در درک الگوها

مرکز کنفرانس کارآفرینی یابولی طراحی شده توسط معماران MAD، شانگزی، هاربین، چین
همه ما آن لحظات زمستانی را داشته ایم که به دوردست ها نگاه می کنیم و تنها خطوط کم رنگ یک ساختمان را می بینیم که با لایه ای از برف نرم شده است. برف ظاهر سازه های معماری را تغییر می دهد، لبه ها را نرم می کند، خطوط را محو می کند و رنگ ها را نرم می کند. نماهایی که در تمام طول سال تیز و مستحکم به نظر می رسند وقتی برف در شیارها، لبه ها و سطوح می نشیند، کیفیت جدیدی به خود می گیرند. این دگرگونی زیبایی زودگذری ایجاد می کند که بر اشکال و بافت هایی تأکید می کند که در غیر این صورت ممکن است مورد توجه قرار نگیرند. از نظر معماری، برف به عنوان یک پوشش عمل می کند - یک ماده موقت که با اشکال موجود در تعامل است و نشان می دهد که ساختمان ها چگونه به محیط خود واکنش نشان می دهند. خطوط معماری سیال تر می شوند و الگوهای انباشتگی سطوح را به روش های جدیدی برجسته می کنند. این تغییر بصری توجه را به جزئیات ظریفی مانند قرنیزها، قرنیزها و قرنیزها جلب می کند که ممکن است در فصول دیگر کمتر به نظر برسند.
علاوه بر این، پالت رنگی خاموش زمستان - که سفید، خاکستری و آبی ملایم بر آن غالب است - آگاهی ما را از فرم و ساختار افزایش می دهد. ساختمان ها با پس زمینه ای برفی، منزوی و مجسمه ای به نظر می رسند و به شکل هایشان اجازه می دهند به وضوح برجسته شوند. سادگی منظره پوشیده از برف، حضور معماری را تقویت می کند و حتی نمادین ترین ساختمان ها را جدید و متمایز می کند.
بازتاب در مناظر یخ زده و نقش نور

اپرا و باله ملی نروژ اثر اسنوهتا، اسلو، نروژ
زمستان شرایط نوری منحصربه فردی را ارائه می کند که نحوه مشاهده ما از نشانه های معماری را تغییر می دهد. زاویه کم خورشید در زمستان سایه های طولانی ایجاد می کند و تضادهای چشمگیری ایجاد می کند و بافت ها و سطوح را بهبود می بخشد. برف و یخ این اثر را با انعکاس نور طبیعی تقویت می کنند و درخششی ایجاد می کنند که حتی تاریک ترین روزها را نیز روشن می کند. برف همچنین یک عنصر انعکاسی برای منظره فراهم می کند و اشکال معماری را بر روی سطوح یخ زده مانند دریاچه ها، برکه ها و میدان ها منعکس می کند. این انعکاس ها حس تقارن و عمق ایجاد می کند و تجربه فضایی ساختمان ها را افزایش می دهد. تأثیر متقابل نور، سایه و بازتاب، معماری را به چیزی پویاتر تبدیل می کند که در طول روز و فصل تغییر می کند.
یکی از نمونه های مورد علاقه من از یک نقطه عطف نمادین که (در همه فصول، به ویژه زمستان) ادراک را مجذوب و تغییر می دهد، اپرا و باله ملی نروژ است. خود ساختمان تصویر یک کوه یخ را تداعی می کند که پایه آن به طور یکپارچه با آب اطراف ترکیب می شود. هنگامی که آب یخ می زند، به نظر می رسد که ساختار به طور مستقیم به داخل یخ گسترش می یابد. نمای سفید خانه اپرا، زمانی که پوشیده از برف است، لبه های هندسی تیز آن را نرم می کند و کنتراست قابل توجهی ایجاد می کند که باعث می شود سطوح شیشه ای آبی گسترده تر به وضوح در برابر سفیدی اطراف برجسته شوند. فضاهای داخلی نیز از این جلوه های نورپردازی فصلی بهره می برند. پنجره های بزرگ یا نماهای شیشه ای نور پراکنده زمستانی را وارد می کنند و نور محیطی ملایمی را ایجاد می کنند که فضای داخلی را بهبود می بخشد. این تداخل بین نور و معماری به فضاها گرما می بخشد و افراد را به ماندن در داخل خانه و تعامل با محیط اطراف خود دعوت می کند.
چالش های معماری: بارهای برف و تنش های سازه ای

X HOUSE توسط راهب مک کنزی، کوئینزتاون، نیوزلند
در حالی که برف و یخ دگرگونی های زیبایی شناختی را ارائه می دهند، چالش های ساختاری قابل توجهی نیز ایجاد می کنند. معماران و مهندسان باید بارهای برف و تأثیر دمای انجماد بر مواد را در طول فرآیند طراحی به دقت در نظر بگیرند. بارش برف سنگین می تواند روی پشت بام ها جمع شود و تنش هایی را ایجاد کند که به راه حل های مهندسی خاصی برای اطمینان از ایمنی و پایداری نیاز دارد.
ساختمان ها در مناطق مستعد زمستان های سخت به گونه ای طراحی شده اند که از طریق سقف های شیب دار، سیستم های زهکشی و کابل های ردیابی گرما، برف را به طور موثر بریزند. سقف های مسطح، که در محیط های شهری رایج است، باید برای تحمل وزن اضافی برف تقویت شوند. بارهای برف همچنین می توانند نماها را تحت تأثیر قرار دهند و به مواد بادوامی نیاز دارند که در برابر چرخه یخ-ذوب مقاومت کنند تا از ترک خوردن یا خراب شدن جلوگیری کنند. این جنبه از طراحی معماری اهمیت سازگاری را برجسته می کند. معماری موفق هنرستان، زیبایی شناسی و عملکرد را متعادل می کند و تضمین می کند که ساختمان ها از نظر بصری جذاب و ساختاری سالم در طول تغییرات فصلی باقی می مانند.
تجربه حسی: چگونه زمستان نحوه تجربه فضا را تغییر می دهد

شهرداری Fleinvær Refugium Gildeskål توسط معماران Rintala Eggertsson، Nordland، نروژ
زمستان فقط معماری را از نظر بصری تغییر نمی دهد. همچنین نحوه تجربه و تعامل ما با فضاها را تغییر می دهد. برف صدا را قطع می کند و حس آرامش و آرامش را ایجاد می کند که فضای فضاهای عمومی و میدان ها را تغییر می دهد. عدم وجود سر و صدای بلند می تواند حتی شلوغ ترین مناطق شهری را احساس آرامش کند و به مردم این امکان را می دهد که معماری را به شیوه ای انعکاسی و صمیمی تر تجربه کنند. ویژگی های لمسی زمستان - مانند خرد شدن برف زیر پا یا لمس سرد سطوح فلزی - همچنین بر نحوه حرکت ما در فضاها تأثیر می گذارد. مردم تمایل دارند سرعت خود را کاهش دهند، با احتیاط حرکت کنند و به دنبال مناطق گرم و محافظت شده باشند. این تغییر در حرکت، نوع متفاوتی از تعامل با معماری را تشویق می کند، زیرا ما نسبت به محیط اطراف خود و نحوه تعامل با آن ها آگاه تر می شویم.
معماری زمستانی اغلب دارای اهمیت عاطفی عمیق تری است و فضاهای پناه و گرما را در ماه های سرد و تاریک فراهم می کند. معماری زمستانی که به خوبی طراحی شده است، احساس راحتی و ارتباط را تقویت می کند، و مردم را تشویق می کند تا در داخل خانه جمع شوند و عمداً با محیط خود درگیر شوند. احساس گرما نقش تعیین کننده ای در این تجربه دارد. شومینه ها، گرمایش تابشی و مواد گرم مانند چوب و منسوجات به عناصر اصلی فضاهای زمستانی تبدیل شده اند و فضای داخلی را به پناهگاه هایی از سرما تبدیل می کنند. این فعل و انفعال بین محیط های داخلی و خارجی، تجربه حسی معماری را افزایش می دهد و مردم را تشویق می کند تا بررسی کنند که چگونه طراحی به نیازهای فصلی پاسخ می دهد. معماری زمستانی ابزاری برای ایجاد فضاهایی می شود که روح را تغذیه می کند، گرمای فیزیکی و آسایش روانی را فراهم می کند.
زیبایی زودگذر سازه های موقت

Skýli توسط Utopia Arkitekter
در زمستان، این معماری شخصیتی زودگذر به خود می گیرد و طبیعت زودگذر فصل را در بر می گیرد. سازه های موقتی مانند هتل های یخی، غرفه های برفی و بازارهای فصلی ناپایداری معماری زمستانی را برجسته می کنند. این فضاها با تکیه بر برف و یخ به عنوان مواد اولیه که به طور طبیعی با تغییر فصل ذوب می شوند، برای مدت کوتاهی طراحی شده اند. این سازه های موقت ایده های سنتی معماری را به عنوان یک تاسیسات دائمی به چالش می کشند. آن ها ما را دعوت می کنند تا فضا را به روش های جدید تجربه کنیم، با تمرکز بر رابطه بین طراحی، طبیعت و زمان. فرآیند ساخت و ساختارشکنی این فضاها، ریتم فصول را منعکس می کند و چشم اندازی منحصربه فرد در مورد چگونگی واکنش معماری به چرخه های محیطی ارائه می دهد.
رقص فصلی بین برف و سازه
زمستان معماری را به گونه ای تغییر می دهد که فراتر از زیبایی شناسی است و نحوه درک، تجربه و تعامل ما با محیط ساخته شده را تغییر می دهد. برف و یخ ویژگی بصری سازه ها را تغییر می دهد و فرصت های جدیدی برای تفکر و کشف ایجاد می کند. نورهای فصلی و تغییرات حسی بر نحوه حرکت و تعامل ما با فضاها تأثیر می گذارند و از ما دعوت می کنند تا معماری را به روشی هدفمندتر و متفکرانه کاوش کنیم. در حالی که زمستان چالش هایی مانند بارهای برف و استرس فیزیکی را به همراه دارد، همچنین الهام بخش نوآوری و سازگاری در طراحی معماری است. سازه های موقتی که از برف و یخ ساخته شده اند، ناپایداری فصل را جشن می گیرند و به ما یادآوری می کنند که معماری، مانند طبیعت، در یک وضعیت دائمی در حال حرکت است.
در نهایت، تعامل بین برف و سازه یک درس عمیق ارائه می دهد: معماری ایستا نیست، بلکه پویا است و توسط ریتم های محیط شکل می گیرد. همانطور که زیبایی زودگذر زمستان را تجربه می کنیم، اهمیت ایجاد فضاهایی که به تغییرات فصلی پاسخ می دهند، یادآوری می کنیم - مکان هایی که نه تنها به ما پناه می دهند، بلکه در تمام طول سال به ما الهام می بخشند.
سیزدهمین دوره جوایز A+ Architizer مجموعه ای از دسته های متمرکز بر پایداری را ارائه می کند که به طراحانی که در حال ساختن صنعت سبز - و آینده ای بهتر هستند، احترام می گذارد. شروع کنید تا برای کار خود به رسمیت شناخته شوید!
منبع: https://architizer.com/blog/inspiration/stories/structures-sculpted-by-snow-natures-seasonal-dance-with-architecture/